خاورمیانه بر اساس شواهد، از رقابتهای سیاسی و ایدئولوژیک پیشین به رقابت و البته همکاریهای اقتصادی بیشتر تمایل نشان میدهد. حمایت کشورهای عربی از مدیریت تنش و در نهایت ترک تخاصم میان ایران و ایالات متحده، میتواند یکی از نشانههای این شرایط جدید باشد.
به گزارش پایگاه خبری تجریش به نقل از فرارو ؛ خاورمیانه پس از واقعه ۷ اکتبر، وارد شرایط جدیدی شد. میتوان این طور گفت که معادلات در این منطقه دستخوش تغییراتی جدی شد که بخش زیادی از کشورهای منطقه نسبت به آن احساس رضایت میکنند. به طور خلاصه، رقابتهای ایدئولوژیک میان بلوکهای مختلف دولتی و غیردولتی در منطقه، پس از ۷ اکتبر بیش از پیش جای خود را به رقابتهای اقتصادی داد.
دونالد ترامپ روز گذشته در جریان یک سفر چهار روزه وارد خاورمیانه شد و ابتدا به ریاض رفت. در جریان این سفر، قراردادهای اقتصادی ارزشمندی میان عربستان و ایالات متحده امضا شد و احتمالاً در جریان ادامه این سفر که با حضور ترامپ در امارات و قطر ادامه پیدا میکند، وسعت همکاری میان آمریکا و کشورهای عربی جنوب خلیج فارس بیشتر هم میشود.
عربستان متعهد شده است که ۶۰۰ میلیارد دلار طی ۴ سال آینده در ایالات متحده سرمایهگذاری کند. در این شرایط، احتمالاً مسئله فلسطین و اسرائیل نیز دستخوش تغییراتی شود. خاورمیانه بر اساس شواهد، از رقابتهای سیاسی و ایدئولوژیک پیشین به رقابت و البته همکاریهای اقتصادی بیشتر تمایل نشان میدهد. حمایت کشورهای عربی از مدیریت تنش و در نهایت ترک تخاصم میان ایران و ایالات متحده، میتواند یکی از نشانههای این شرایط جدید باشد. شرایطی که در دوران برجام وجود نداشت.
از غربگرایی به موازنه مثبت
در ادبیات سیاسی تندروها، تعابیر خاصی برای توصیف کشورهای عربی منطقه خلیج فارس استفاده میشود. اما اصلِ صحبت آنها درباره این که کشورهای عربی جنوب خلیج فارس تا سالها همکاری انحصاری و تنگاتنگی با ایالات متحده داشتند، صحت دارد. اما این شرایط طی سالهای گذشته تغییرات زیادی داشت. مطالعه سیاست خارجی این کشورها طی چند سال اخیر، نشاندهندی این چرخش راهبردی است. کشورهای عربی جنوب خلیج فارس در تلاش هستند که توازنی در ارتباط میان سه قدرت اصلی جهانی روسیه، چین و ایالات متحده برقرار کنند و در همین مسیر هم ارتباط گستردهای با کشورهای اروپایی دارند. بر اساس آمارهای موجود، چین، آمریکا، امارات، هند و آلمان به ترتیب ۵ کشور ابتدایی در میان شرکای تجاری عربستان هستند.
این همان تعبیری است که محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه شهید بهشتی از آن به عنوان پیچیدگی جهان امروز یاد میکند. او ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ در یک سخنرانی گفته بود: «دنیا به مثلثی از روسیه، آمریکا و چین تبدیل شدهاست؛ این در حالی است که حدود ۳۰سال پیش، جهان دوقطبی و همه مسائل آن روشن بود. عدهای در کمپ شوروی بودند و عدهای در کمپ آمریکا. اقتصاد و سیاست و فرهنگ و… از هم تفکیک شدهبود، اما امروز در جهانی که زندگی میکنیم، مثلثی داریم از سه قدرت آمریکا، چین و روسیه و سپس حدود ۱۰ کشور میان پایه قدرتمند جهان مانند هند، اندونزی، کرهجنوبی، نیجریه، آفریقایجنوبی، شیلی، برزیل و مکزیک که مبنای رشد و توسعه جهانی از یک منظر تاریخی شدهاند.»
او ادامه میدهد: «جهان امروز با نااطمینانیهای فراوانی روبهروست؛ اما یک ویژگی مهم این جهان، وجود تناقضات زیاد است. بهعنوان مثال ترکیه عضو ناتو است، اما سامانه دفاعی خود را از روسیه تهیه میکند. مجارستان جزو اتحادیه اروپاست، اما در جنگ اوکراین از روسیه دفاع میکند. کشوری مانند عربستان از نظر امنیتی با آمریکا قفل است، اما در اوپکپلاس سیاستهای نفتی خود را با روسیه هماهنگ میکند، ۱۱هزار تحریم علیه روسیه از سمت اروپا و آمریکا برقرار شدهاست، اما در عینحال در سال ۲۰۲۳، چین و روسیه ۲۴۰ میلیارد دلار با یکدیگر تبادل کردهاند و هر آنچه روسیه از تراشه و قطعات الکترونیک نیاز دارد میتواند از چین وارد کند. جهان پر از تناقض است و همه تلاش میکنند خود را با سه قدرت نامبرده هماهنگ کنند، کار کنند و بهره ببرند. وقتی آمریکا یک قطعنامه علیه روسیه درخصوص جنگ اوکراین در سازمانملل مطرح کرد، ۵۲ کشور از ۱۹۳کشور به آن رای ندادند. این امر نشان میدهد که کشورهای مختلف میتوانند با سه قدرت کار کنند و از آنها بهره ببرند و در عینحال تلاش کنند مصالح و منافع ملی خود را پیش ببرند. حدود ۷۰۰ میلیارد دلار پول بانکهای آمریکا و اروپا در ترکیه کار میکند، ولی ترکیه طرفدار حماس است.» به نظر میرسد که کشورهای خاورمیانه از همین الگو پیروی میکنند و علاقهای به افزایش تنشها مانند آنچه پس از بهار عربی در منطقه رخ داد، نشان نمیدهند.
تغییر ترتیبات امنیتی
هندسه امنیتی خاورمیانه طی ۱۹ ماه پس از ۷ اکتبر دستخوش تغییرات زیادی شد. از جمله تغییراتی که در سوریه و لبنان اتفاق افتاد. کشورهایی مانند عراق نیز در تلاش هستند شرایطی مانند لبنان و سوریه پیدا نکنند و خود را از درگیری دور نگه دارند. از سوی دیگر، دریای سرخ نیز به منطقه بحران خاورمیانه اضافه شد. حوثیهای یمن در دفاع از مردم غزه که طی ۱۹ ماه گذشته به جز یک مدت کوتاه آتشبس در معرض کشتار بودند، علیه اسرائیل وارد عمل شدند. قبلاً این گونه اتفاقات – مانند آنچه در لبنان رخ داد و منجر به تضعیف حزبالله شد یا سقوط اسد در سوریه – باعث بحران میشد. اما امروز اینطور نیست.
بر خلاف دوران پسابهارعربی و آغاز جنگهای نیابتی در منطقه، هیچ طرفی در خاورمیانه اقبالی به ورود ایران به درگیریها نشان نمیدهد. برای مثال ۱۰ کشور عربی با محوریت عربستان در سال ۱۳۹۴ چون دولت در یمن سقوط کرد و قدرت به دست انصارالله افتاد، عملیاتی علیه این کشور آغاز کردند که در نهایت بینتیجه بود. اما امروز آن مسیر دنبال نمیشود. کشورهای عربی از یک سو و ایران از سوی دیگر، در تلاش هستند که در دل این تحولات، خود را با شرایط جدید هماهنگ کنند و کمترین آسیب را ببینند.